نانوا هم جوش شیرین میزند بیچاره فرهاد کلبه عشق

کلبه عشق

عشق گدایی کردن و خاک پای معشوق شدن است!!!!

نوشته شده در چهار شنبه 6 شهريور 1392ساعت 17:38 توسط حمید|

نوشته شده در چهار شنبه 6 شهريور 1392ساعت 17:37 توسط حمید|

نوشته شده در چهار شنبه 6 شهريور 1392ساعت 17:28 توسط حمید|

 

می دانی … !؟

به رویت نیاوردم … !

از همان زمانی که جای ” تو ” به ” من ” گفتی : ” شما “

فهمیدم

پای ” او ” در میان است . . .

نوشته شده در چهار شنبه 6 شهريور 1392ساعت 2:40 توسط حمید|

وای از این عمر که با می گذرد ،می گذرد...

نوشته شده در چهار شنبه 6 شهريور 1392ساعت 2:33 توسط حمید|

خدايا...

آسمان چه مزه ايست؟!

من،

تا به حال فقط زمين خورده ام!

نوشته شده در چهار شنبه 6 شهريور 1392ساعت 2:26 توسط حمید|

 

 

هرگز گمان مبر

ز خیـال تو غــافلم

گر مانده ام خموش

خـدا دانـد و

دلم

نوشته شده در چهار شنبه 6 شهريور 1392ساعت 1:24 توسط حمید|

    

 امروز خاطراتت را سوزاندم اما!


بوی خوش هیزمش بیقرارم کرد؛


اتفاق تازه ای نیست!!


دوباره “دل تنگت” شدم…

نوشته شده در چهار شنبه 6 شهريور 1392ساعت 1:12 توسط حمید|
p align="center"> صفحه قبل 1 2 3 4 صفحه بعد


آخرين مطالب
» <-PostTitle->
Design By : MohammadDesign.IR